جدول جو
جدول جو

معنی تنو کاردن - جستجوی لغت در جدول جو

تنو کاردن
آب تنی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تنک کردن
تصویر تنک کردن
پهن کردن، گسترانیدن فرش بر روی زمین
فرهنگ فارسی عمید
(اَ دَ)
در نظافت و پاکیزگی چیزی مبالغت کردن، نیکو کردن خورش و لباس وآراستگی کردن در کار:... وی اندر آن تنوق کردی تا سخت نیکو آمدی. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 106). و بر خصوص درگاه و منشی و حاجب تنوق هرچه تمامتر کرد. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 92). رجوع به تنوق شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تنک کردن
تصویر تنک کردن
نازک ساختن، کم حجم کردن، پهن کردن گسترانیدن فرش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شنو کردن
تصویر شنو کردن
در تداول عامه سباحت، آب ورزی، نوعی ورزش در زورخانه مبادرت ورزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تاو کردن
تصویر تاو کردن
گرم کردن، بسلامتی نوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنگ کردن
تصویر تنگ کردن
Narrow
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تنگ کردن
تصویر تنگ کردن
rétrécir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
خرد کردن کلوخ که با پشت فوکا انجام گیرد
فرهنگ گویش مازندرانی
جمع کردن، بستن
فرهنگ گویش مازندرانی
کسی را دست بسته بردن، بدون وقفه راه بردن
فرهنگ گویش مازندرانی
پاک کردن پوست بدن اسب و خر از گردو خاک به وسیله ی قشو
فرهنگ گویش مازندرانی
آب تنی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
قتل کردن، حیوانی را قربانی کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
پهن کردن، گستردن
فرهنگ گویش مازندرانی
توافق صاحبان گله مشترک بر سر تقسیم دامها بر مبنای غث و ثمین
فرهنگ گویش مازندرانی
کنایه از: رشد کردن و متمول شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
پهن کردن، افشان کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از تنگ کردن
تصویر تنگ کردن
daraltmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از تنگ کردن
تصویر تنگ کردن
좁히다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تنگ کردن
تصویر تنگ کردن
狭くする
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تنگ کردن
تصویر تنگ کردن
להצר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تنگ کردن
تصویر تنگ کردن
तंग करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تنگ کردن
تصویر تنگ کردن
mempersempit
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تنگ کردن
تصویر تنگ کردن
ทำให้แคบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تنگ کردن
تصویر تنگ کردن
сужать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تنگ کردن
تصویر تنگ کردن
vernauwen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تنگ کردن
تصویر تنگ کردن
estrechar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تنگ کردن
تصویر تنگ کردن
restringere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تنگ کردن
تصویر تنگ کردن
estreitar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تنگ کردن
تصویر تنگ کردن
使变窄
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تنگ کردن
تصویر تنگ کردن
zawężać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تنگ کردن
تصویر تنگ کردن
звужувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تنگ کردن
تصویر تنگ کردن
verengen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تنگ کردن
تصویر تنگ کردن
kupunguza
دیکشنری فارسی به سواحیلی